گردونه

ای ساحل رسیدن،این موج خسته دریاب !

گردونه

ای ساحل رسیدن،این موج خسته دریاب !

تفاوت سوختن ها

تفاوت سوختن تنه ی درخت،با هیزم بیابان
اول این که تنه ی درخت خیلی دیر میسوزه،چون حجم و نوع جنس چوبش اجازه زود سوختن ذو بهش نمیده ،اما واسه روشن کردن هیزم و سوزاندنش تنها یه چوب کبریت لازمه !!!واسه تنه درخت رو شما حدس بزن چقد لازمه .....
دوما تنه ی درخت به این راحتی ها نمیسوزه،منظورم اینه که تا میاد روشن بشه پدر آدمو میاره جلو چشمش،اما هیزمه زود شعله ور میشه
سوما:تنه ی درخت هیچ وقت شعله نمیکشه،خیلی آرام میسوزه،اما هیزم سریع میسوزه تموم میشه،در کل تنه ی درخت کند سوزه،هیزمه تند سوز
چهارم؛هیزم چون سریع شعله ور میشه پس دود زیادی نداره،اما تنه ی درخت چون شعله نداره دود زیادی داره،دودش ممکنه از صدها متر اونطرف تر دیده بشه،که همه فکر کنن یه چیزی داره اونجا میسوزه
پنجم؛هیزم وقتی سوخت تموم شد،ازش فقط خاکستر باقی میمونه،اصلا زغالی نداره،اما تنه ی درخت بعد سوختنش تبدیل به زغال میشه،که همون زغاله رو میشه روشنش کردو ازش استفاده کرد
ششم؛از حرارت تنه ی درخت میشه گرم شد،میشه باهاش زندگی کرد،اما حرارت از هیزم اصلا،باید ازش دوری کرد تا سوخته نشی،برشته نشی !!!

نتیجه:
به نظرم توی روابط ،باید مثل تنه ی درخت بود 
-دیر روشن شد
-با هر چیزی روشن نشد!!
-واسه ی هر چیزی یا کسی روشن نشد!
-توی روابط حتی المقدور شعله ور نشد،تا دیگران ازمون استفاده کنن ،آرام بسوزیم تا فراری نشن
-از سوختنمون دود داشته باشیم،تا چشم بسوزونیم ،اشک در بیاریم
-ذغال سوختنمون همون خاطرات باشه،که بعدها روشنش کنیمو ازش لذت ببریم !!
-از سوختنمون دود داشته باشیم تا از دوردست ها همه ببینن ،بدونن که داریم میسوزیم!

نظر شما چیه؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد