فقط، آیینه میداند زبان گنگ آهم را
کجای این شب ابری ببینم روی ماهم را؟
شده ی کابوس شب هایم که بی فانوس چشمانت
کجای جاده برگردم مسیر اشتباهم را؟
دوباره چتر باران را گرفتم بر سر گریه
نمیخواهم کسی بیند عروس اشکُ آهم را
کسی دیگر نمیپرسد در این جاده چه میخواهی
که من حل کرده ام دراشک معمای نگاهم را
تنها نشان من از تو بهانه ی توست
زیبا ترین گل گریه نشانه ی توست
چشم من خانه ی توست
عمری مسافر این شب بی سحرم
از کوچه های خیال تو میگذرم
آه بی اثرم