گردونه

ای ساحل رسیدن،این موج خسته دریاب !

گردونه

ای ساحل رسیدن،این موج خسته دریاب !

دعا

درروزگار قدیم میخانه ای درکنار مسجدی قرار داشت.واعظ مسجدهروز پس ازنمازبرای تخریب میخانه دعامیکردومردم آمین میگفتند.تااینکه روزی زلزله رخ داد ومیخانه خراب شد.صاحب میخانه به سراغ واعظ رفت وازاو طلب خسارت کرد چون معتقد بود که دعای واعظ سبب تخریب میخانه شده است اما واعظ زیر بار نمیرفت. تا اینکه کار بالا گرفت، وشکایت پیش قاضی شرع بردند. قاضی پس از شنیدن حرفهای هردو گفت:پناه به خدامیبرم در برابر من مرد می فروشی ست که به تاثیر دعا معتقداست وواعظی ست که دعا را بی تاثیر میداند...!!!
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد